گردش / اولین استخر رفتنه نیکا جونم
سلام دختر خوشگل و مهربونم چند روز پیشا بعد از ظهر دوباره كالسكه رو برداشتيم و دوتايي رفتيم جنگل، كنار درياچه خيلي شلوغ بود ... همينطور را رفتيمو چرخيديم كه شما خسته شدي و خوابيدي منم يه كناري رو يه نيمكت نشستم و واست شير درست كردم كه تو خواب بخوري يه كوچولو خوابيدي و وقتي بيدار شدي شير خوردي يه خورده رفتيم گشتيم و يه جايي خوب بيدا كرديم زير انداز انداختيم نشستيم و شما كلي ذوق كرده بودي ... موز اورده بودم كه بخوري ولي اصلا لب نزدي منم زياد سخت نگرفتم و شير خوردي ...چمن ها رو ميكندي بعد ميخواستي بخوريش كه من زود ميگرفتم... يه خوانواده ايراني اومدن پيشمون نشستن( مادر، دختر، پسرو يه خانوم ديگ...
نویسنده :
مامانيه نيكا
2:31